رمزگشایی از معمای قزاقستان و ایران در تجارت انرژی/ ریز ساختها تنها مانع ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۴۳۹۲۵
ایران میتواند با قزاقستان وارد تجارت انرژی شود و با سوآپ نفت خام، به سمت توسعه همکاریها حرکت کند.
به گزارش خبرنگار نفت خبرگزاری برنا، کشور قزاقستان بیش از 2.7 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارد و دارای 1894 کیلومتر خط ساحلی با دریای خزر است. این کشور از شرق با چین، از جنوب با قرقیزستان و ازبکستان و از غرب نیز با ترکمنستان همسایه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی طبق آمار، مجموع ذخایر اثبات شده نفت قزاقستان در سال 2021 معادل 30.9 میلیارد بشکه و ذخایر اثبات شده گاز نیز معادل 2.3 تریلیون متر مکعب است. شایان ذکر است که این کشور در دوران شوروی در سال 1990 بیش از 20 درصد از تولید زغال سنگ شوروی را تامین میکرد. علاوه بر آن کشور قزاقستان بزرگترین تولیدکننده نفت آسیای مرکزی شناخته میشود و رتبه دوازدهم در حوزه ذخایر نفت اثبات شده جهان را دارد.
علاوه برا آن، قزاقستان توانست در سال 2021، 1.8 میلیون بشکه میعانات گازی و نفت خام را تولید و به نسبت سال 2021 معادل 0.3 درصد رشد را تجربه کند. طبق آمار آژانس بین المللی انرژی، در پالایشگاههای این کشور، سوخت گریدهای 4 و 5 تولید میشود و میزان ظرفیت کل پالایشگاهی در قزاقستان نیز، برابر با 400 هزار بشکه در روز است.
تجارت گاز قزاقستان
این کشور به صورت غیر مستقیم، در ترانزیت 30 میلیارد متر مکعب گاز صادراتی، ترکمن گاز(ترکمنستان) به مقصد چین، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. این حجم از صادرات برابر با 8 درصد از تقاضای گاز چین را در بر میگیرد. به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان "چشم انداز سیاستهای انرژی در قزاقستان و ظرفیتهای همکاری با ایران" روزانه 1.3 میلیون بشکه نفت خط لوله سی.پی.سی قزاقستان و 30 میلیارد متر مکعب گاز معادل متوسط افزایش سالانه در صادرات ال.ان.جی طی سالهای 2015-2020 از طریق این کشور صورت میگیرد. مقاصد صادرات گاز قزاقستان در سالهای 2018-2020 عمدتا روسیه، اوکراین، ازبکستان، قرقیزستان، چین، سوئد، آلمان و لهستان بوده است.
ایران و قزاقستان و تجارت انرژی
مهمترین ظرفیت گسترش همکاری میان ایران و قزاقستان در حوزه انرژی، معاوضه (سوآپ) نفت خام است. بنابه گزارش مرکز پروهشهای مجلس"در گذشته این معاوضه در حجم حداکثر 70 هزار بشکه روزانه انجام میشده است که در سال 1389 متوقف شد. با توجه به ظرفیت بالای تولید نفت خام کشورهای حوزه خزر به ویژه قزاقستان و بعد ترکمنستان، جمهوری اسلامی میتواند در راستای توسعه دیپلماسی انرژی و تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، معاوضه نفت با کشورهای خزر را در یک قالب راهبردی احیا نماید."
در همین راستا محسن خجستهمهر مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، یکشنبه اول خردادماه پس از دیدار با بخیت سلطان اوف، معاون نخستوزیر و وزیر تجارت و همگرایی کشور قزاقستان گفت: میان ایران و قزاقستان زمینههای همکاری خوبی در حوزه انرژی وجود دارد و ایران قصد دارد ظرفیتهای بالقوه موجود میان دو کشور را بالفعل کند.
وی افزود: با توجه به تمایل کشور قزاقستان برای همکاری با صنعت نفت کشورمان، قرار است کارشناسان دو کشور زمینههای همکاری توسعه میدانهای نفت سنگین، الانجی، سوآپ نفت و گاز و فرآورده نفتی و صدور خدمات فنی و مهندسی را بررسی کنند.
محدودیتهای زیرساختی
عمده محدودیت ایران، زیرساختهای موجود در شمال کشور است. زیرا ظرفیت پالایش قابل دریافت از کشورهای حوزه دریای خزر در پالایشگاه جنوبی تهران، 120 هزار بشکه در روز، در پالایشگاه شمالی تهران 110 هزار بشکه در روز و در پالایشگاه تبریز 110 هزار بشکه در روز است.
از طرفی ظرفیت خط لوله نکا-ری به میزان 370 هزار بشکه در روز بوده که با اجرای طرح مخازن تعادلی ساری-مغانک به 500 هزار بشکه در روز افزایش یافته است.
ظرفیتهای همکاری ایران و قزاقستان
از جمله فعالیتهایی که باید صورت پذیرد، احیای معاوضه (سوآپ) نفت با کشور قزاقستان است. این مهم نیز در عمل به این شکل باید صورت پذیرد که نفت قزاقستان و ترکمنستان از طریق نفتکش به سواحل ایران در بنادر شمال کشور منتقل و پس از عبور از خط لوله نکا-ری در پالایشگاههای شمال و شمال غرب کشور (تبریز و تهران) پالایش شود. از سوی دیگر نیز مقدار نفت دریافتی از شمال کشور، به قزاقستان در جنوب کشور داده شود.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز " انتقال نفت قزاقستان از طریق بندر آکتائو به بندر نکا در ایران، در حال حاضر امکان سواپ با ظرفیت 47 / 22 میلیون بشکه ( 60 هزار بشکه در روز) در سال مهیا میشود. در صورت تکمیل و بهرهبرداری از پایانههای دریافت نفت در شمال کشور، ظرفیت معاوضه نفت تا بیش از 300 هزار بشکه در روز نیز قابل افزایش است و کشورهای متقاضی نفت از منطقه خلیج فارس در جنوب و کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان از طریق ایران به راحتی متصل خواهند شد."
در ادامه این گزارش آمده است که " این طرح به ویژه در صورتی که توافق آن به صورت راهبردی و بلندمدت و بین دولتی انجام شود، علاوه بر تحکیم دیپلماسی انرژی میان کشورهای همسایه شمالی، درآمدهای اقتصادی زیادی برای کشور به همراه دارد. در صورت توافق راهبردی بلندمدت برای معاوضه نفت کشورهای حوزه خزر، یکی از گزینه های پیشنهادی، انتقال نفت این کشورها از طریق خط لوله KTI (ایران، ترکمنستان و قزاقستان) است."
علاوه بر این به نکته نیز باید اشاره کرد که صادرات خدمات فنی و مهندسی ایران نیز در حوزه انرژیهای تجدید پذیر و صنعت برق یا واردات محصولات تحریمی که از چین یا روسیه وارد این کشور میشوند و ایران نمیتواند آن را به صورت مستقیم وارد کند از دیگر مزیتهای مد نظر است.
این طرح برای کشور منافع غیرمستقیم دیگری مانند صرفهجویی در انتقال نفت خام از جنوب کشور به شمال کشور، تامین منافع سیاسی امنیتی و همچنین گسترش روابط اقتصادی و دستیابی به بازارهای مصرف آن کشور برای تولیدات داخلی ایران را دارد.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ترکمنستان قزاقستان تجارت گاز سوآپ انرژی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۴۳۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز
در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.
به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت: از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهرههای محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس، راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن بهاین مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانهای تن بدهند؛ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند کهاین خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران، مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. بهاین اعتبار، انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری، انتخابی خطیر و دشوار است.
از سوی دیگر،همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفهای شان، بازسازی هنری رخدادها یا چهرههای تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقهای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانهها و استعارههای ایرانی، درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفههای رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفهای بازسازی و بازآفرینی می کند.
مست عشق، جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.
مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.
اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، قدرت بازیگری بازیگران ترکیهای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.
مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونههایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف، عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟
به نظر می رسد فتحی در این مقصود، با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجهای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی، ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.
این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس) و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس، خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند، به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف، به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.
علاوه بر این، زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.
البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنههایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی، خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. بهاین ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند، در خیال بیننده جای می گیرد.
«مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.
انتهای پیام